مفتیهای وهابی ، خاخامهای صهیونیست و مبلغان اوانجلیسی سه جریان تبلیغی ـ مذهبی پشت سر ماجرای آخرالزمانی ائتلاف صلیب وصهیون اهستند. حضور همزمان این سه جریان و عواملشان در عراق و افغانستان هم نوایی آنان در جنگ سیاسی وفرهنگی علیه ایران اسلامی اشتراک آنان در هدایت مشکلات و آشوبهای داخلی ایران و جهان اسلام را نمیتوان دست کم گرفت و بالاخره حمایت این سه جریان از رسانه ها و رسانهسازانی که امروزه بازار را از آثار خودشان انباشتهاند
«آقای اسماعیل شفعی سروستانی» مهدویتپژوه کشور، در گفتگو با برنامهی "تا جمعهی ظهور" در رادیو معارف گفت: حضور هم زمان سه جریان ائتلاف صلیب، صهیون و مفتیهای وهابی در عراق و افغانستان و هم نوایی آنان در جنگ سیاسی و فرهنگی علیه ایران اسلامی نشانگر اشتراک آنان در هدایت فتنهها و آشوبهای داخلی ایران و جهان اسلام است.آنچه در پی میآید چکیدهای از سخنان ایشان است:
آخر الزمان و اکوپلتیک
پرده برداری از بسیاری از ابهامات در عرصه سیاسی تصمیم سازی های سران ائتلاف صلیب و صهیون در ایران و حتی فعالیتهای هسته ای تولید مسلسل صدها فیلم سینمایی و مستند با موضوع آخرالزمان و پایان دنیا و حتی پا فشاری برای ماندن در منطقه مهمی همچون عراق و بحران سازی در شرق اسلامی بدون این رویکرد ممکن نیست.
بدون لحاظ کردن اخبار آخر الزمان و اکوپلتیک ارائه هرگونه تحلیل سیاسی اجتماعی و حتی آثار فرهنگی- هنری ناقص و قابل نقد است. از همین طریق است که جایگاه مباحث مهدوی و فرهنگ انتظار شناخته می شود و قدرش مشخص می شود و چنانکه از همین مجرا تکلیف فردی و اجتماعی منتظران معلوم میشود.
فراماسونری جهانی
پوشیده نیست که فراماسون جهانی سکان هدایت سیاست ، اقتصاد و فرهنگ جهان را در اختیار خود دارد و آماده می شود طی حادثه بزرگی دست ساز حکومت جهانی خود را اعلام کند البته برای آن شتاب وعجله زاید الوصفی دارد
سیر تدریجی لیبرالیزه و سکولاریزه کردن فرهنگ وتمدن جهان که (در واقع ترجمه آن لامذهبی و لاابالی گری است ) با توسعه تدریجی آن قوای باقی مانده فرهنگی وتمدن اقوام را چنان به مضمحل و در فرهنگ غرب مستحیل کرده است که بدون هیچ مزاحمت و مقاومت جهان در یک نقطه عطف به تأسیس حکومت جهانی اشرار یهود می رسیم.
حکومت جهانی اشرار یهود مسیحیت غرب را تباه کرد و از طریق الگو قراردادن جهان غرب به جان شرق افتاد تا جای که امروز شرق و غربی وجود ندارد .جهان یکپارچه و فرهنگ واحد است ؛ «مارشال مک لوهان» جهان را به دهکده ای تشبیه کرد که در این دهکده جهانی یک کدخدا بیشتر نمی خواهد.
ابتدا فراماسون جهانی مسیحیت را سکولاریزه کرد آموزه های آن را زمینی و پس از طی فرآیندی مسیحیان را فاسد کرد. از این راه به جان تمام فرهنگ ها و تمدنهای افتاد آنان را مستعمره خود کرد و با سم مهلک فرهنگی از درون تمدنها غرب وشرق را پوسانده اند که مستعد فرهنگ جهانی شده اند به عبارتی الان این فرهنگ، فرهنگ جهانی شده است.
در طی دو جنگ اول ودوم پایه های حکومت جهانی برقرار شد به این روش که پس از جنگ جهانی اول جامعه ملل را با پیشنهاد «ویلسون» فراماسیون آمریکایی بنا شد و به بهانه حفاظت از صلح بخشی از اختیارات حکومتهای ملی و منطقه ای را گرفت بعد از جنگ دوم جهانی نیز سازمان ملل متحد ، انقلاب سوسیالیستی چین و کانون ملی یهودیان را در فلسطین تاسیس کردند از اینجا بخش بزرگتری از اختیارات جهان را اخذ کردند و منشور این سازمان را در 1945 به امضا رساندند. طی قرن بیستم از طریق سازمان ملل متحد و اقمارش ، نه تنها سیاست خودشان را بر جهان تحمیل کردند که باقی مانده فرهنگیها و تمام صورتهای تمدنی غیر غربی را بر انداختند .
فرهنگ و تمدن نمادین
قرن بیستم قرن توسعه خط تولید فرهنگ و نماد فرهنگی و تمدنی است یعنی قرن همسان سازی است .ساکنان جهان در تمام مناسبات فردی و اجتماعی خود یکسان شدند همه انسانها به مدد وسایل مدرن و رسانه ها به اندازه هم از اخبار جهان مطلع می شوند به اندازه هم حساسیت نشان می دهند، غمگین می شوند و در یک سیر تدریجی جهانی سازی اقتصاد فرهنگ و سیاست جهان را در سکوت و مردم جهان را در غفلت فرو برد است و وضعی ایجاد کرده است که گویی آنان به فردوس یا بهشت مطلوب خودشان می رساند
در شرایطی که بر سر قبر فرهنگ ها و تمدنها شرقی شمع روشن میکنند در موزهها و کلاسهای درس تاریخ از تمدن و فرهنگ شرقی یاد می کنند. شرقی ها با موزه هایشان پز می دهند و از فرهنگشان حرف می زنند و آنان باقی مانده های فرهنگ وتمدن خودشان را تبدیل به ابزاری برای جلب توریسم کردند و کسب دلار کردند.
نباید فراموش کرد طی 400 سال که از همه احکام آسمانی روی برگرداندن و سلطه جویی کردند جهان مستعد بحرانهای بسیار بزرگ در همه حیطه ها شد . درست در همین اثنا که گمان می شد که همه چیز بر وفق مراد آنان برای ایجاد حکومت جهانی است یک اتفاق که مانند فنر آنان را از جا بلند کرد پرقدرت و بسیار جدی در مقابل آن ایستاد جریان ماسونی فهمید دیگر با سلاح ضدیت با مذهب جلوی این سونامی بزرگ را نمی تواند بگیرد این جریان جهان را بسوی مذهب فرا میخواند.
فراماسونری جهانی ؛ نیاز به بحران و جنگ جهانی سوم
فراماسون جهانی گمان کردند که الان است که دودمانشان بر باد رود بر بال مذهب و موضوع آخرالزمان گرایی سوار شدند و شروع کردند به اعلام این مطلب که جنگ سوم جهانی نزدیک است و این که آخرالزمان فرارسیده و جهان در حال نابودی است مخصوصا سینما نقش عمده ای در ایجاد این جریان داشته و دارد حتی در کشور خودمان مردم از این مطلب صحبت میکنند. این جماعت در حال حاضر نیازمند بحران سازی بزرگی هستند یعنی چیزی در حد جنگ جهانی سوم و دنبال بهانه برای ایجاد آن هستند.
جنگ جهانی سوم بخش سوم همان سناریوی است که در جنگ جهانی اول و دوم اینها شروع کرده بودند و طی یک فرایندی و در اوج یک بحران فراگیر در حالی که مردم در میانه بحران مایوس هستند ناجی و منجی مورد نظر خودشان را به میدان بیاورند و با نفی همه قدرتها و حکومتهای ملی و منطقهای حکومت فراماسونی جهان را که حکومت اشرار یهود است بر کل جهان تحمیل کنند.
این آخرین برگ بازی ابلیس برای اغوا جوامع بشری است که شاید مطلع باشید که اساسا اینها شیطانپرست هستند و خدای که حتی اسمش را (GOD ) خطاب می کنند منظور آنان در واقع چیزی جز شیطان نیست توسل تمسک به شیطان و عمل از طریق سحر و جادو نیست.
فرامسونری جهانی خودش را برای سال 2007 آماده کرده بود و حتی «آقای جرج دبلیو بوش» برای واقعه آرماگدون، آخرالزمان 2007 آماده کرده بود و بودجه 700 میلیارد دلاری را برای این موضوع اختصاص داده بود. حتی اشغال عراق و حضور در عراق به همین منظور اتفاق افتاد و آن را مقدمه برای واقعه آرماگدون می دانستند چند سالی است که از طریق رسانه های پرقدرت سینما ، ماهواره ، اینترنت دارند اعلام می کنند آخرالزمان در سال 2012 صورت خواهد گرفت و در حال حاضر در تدارک این ماجرجویی هستند که شاسی این جریان را در واقع فشار دهند. «رونالد ریگان» که رییس جمهور اسبق آمریکا میگفت: من آرزو میکنم اولین کسی باشم که شاسی جنگ آرماگدونی را فشار میدهم!
مشروعیتبخشی به حکومت جهانی ماسونی
سه جریان به ظاهر مذهبی سعی در مشروعیت بخشیدن به این تشکیل حکومت جهانی دارند:
1. مبلغان اوانجلیسی که فرمان اشغال عراق را صادر کردند و در حال تحریک آمریکا برای ورود به جنگ با ایران اسلامی هستند به بهانه زمینهسازی جنگ آرماگدون و نزول اجلال حضرت عیسی (ع) !
2. خاخامهای صهیونیست که با مشروعیت بخشیدن به اشغال و توسل به آیات تحریف شده تورات فرمان کشتار مسلمانان را صادر می کنند و این جریان توسعه طلب را مشروعیت میدهند.
3. مفتیهای وهابی؛ که عامل دست فراماسون جهانی برای همسویی و همراهی با غرب است . به همین خاطر اینان بر طبل کشتار شیعیان میکوبند.
این سه جریان تبلیغی ـ مذهبی پشت سر ماجرای آخرالزمانی ائتلاف صلیب وصهیون است. حضور همزمان این سه جریان و عواملشان در عراق و افغانستان هم نوایی آنان در جنگ سیاسی وفرهنگی علیه ایران اسلامی اشتراک آنان در هدایت مشکلات و آشوبهای داخلی ایران و جهان اسلام را نمیتوان دست کم گرفت و بالاخره حمایت این سه جریان از رسانه ها و رسانهسازانی که امروزه بازار را از آثار خودشان انباشتهاند